امان از دل زینب...
آن مشــــت آب اگــــــر بـــه لبــــهـــا میرسیـــــــد ...
تـــاریخ چـــــه میکــــــــــرد ؟؟؟
" بـــی عشــــــــــــق ... "؟!
آن دســـتهـــــــای بریـــده اگـــــــر نبــــــود ...
تـــــاریخ چــــــه میکــــــــــــرد ؟؟؟
" بی تکیــــــــــــه گـــــــاه ... "؟!
بــــاغِ تاریـــــخ چــــــه میشـــــــــد ؟؟؟
" بی یـــــــــــاس "؟!
شــــبِ تـــــاریخ چـــــه میشـــــد ؟؟؟
" بی عبـــــــــــــــــاس "؟!
بگذار بگويند مغرور است
بگذار بدترين باشم در ميان آنها
بگذار سهم آنان از حضور من اخم هايم باشد و سكوتي سنگين
من مهرباني هايم را تباه نميكنم
همه روزي مي فهمند كليد صندوق در بسته وجودم
با دستان تو باز مي شود
تلخ ترین بوسه های شماره 7 آبی ها بر چمن سبز آزادی ،
بي شك خيلي ها مثل من باور نمي كنند نبودنت را در زمين سبز.......
7مقدس و دوست داشتنی! همیشه جات تو قلب ما آبی ها محفوظه!
@@خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی محبوبـــــــــــــــــــــــی@@
اون گلی که آندرانیک تیموریان از اون فاصله به فولادی های قرمز پوش زد اگه با تاکسی میخواستی اون مسافتو طی کنی جواب نمیداد باید وسط مسیر تاکسی عوض میکردی......
زِنـــدِگـﮯ دَر اَعماقِ عادَت ها
هیج فــَــرقـﮯ با مـَـرگ نـَــدارد...
تــــو مـُـــردِه اﮮ
فـَـقـَــط مـَـعناﮮ مــَــرگ را نـِمـﮯ دانـﮯ....
90 دیقه بازی
90 دیقه موقعیت
90 دیقه تلاش
90 دیقه گریه
90 دیقه بد شانسی
حقــمون فینال بود !!!!
غم آخرمون باشه این سقوط تلخ !!!
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
... و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن
(دیالوگ ماندگار پسر خاله ی کلاه قرمزی)
میگویند وقتی دِلتان میشکند
مثل کوه اُستوار باش
اما غافل ازینند که
دِل کوه را هم تونل کردن این آدمها
ما که انسانیم جای خود داریم
همه میگن :
شاید این جمعه بیاید ...
شاید...
بیاید و انتقام سیلی مادر بگیرد
بیاید و گوید به عالم که فقط :
حیدر امیر المومنین است
بیاید و عدالت بپا کند
اما ...
او آمده !!!
ما نیامده ایم !!!
با بی نمازی ، بی عفتی ، بی حجابی ، بی عدالتی ، نگاه به نامحرم و...
ما باید بیاییم
آری او آمده اما
گناهانمان اجازه دیدار نمیدهند
من میگویم :
شاید این جمعه بیایم...
شاید دل را پاک کنم ، به امیدش دیدارش و ...
شاید..
کتابخانه ای طراحی شده برای خونه های کوچیک
برید ادامه ی مطالب
این مطلب از دوست خوبمون End world هست
اگه خوشتون اومد از لینکها به وبش سر بزنید
بگــــــــــــذر تابستان
حالـــــم با تـــو خوب نمی شـود
پاییــــــــــــــــز حال مرا
خوب می شناسد..
خروج از مدرسه : "فرار ازاردوگاه جهنمی"
غیبت معلم : "روز فرشته"
دعوابا مبصر کلاس : "بازی با مرگ"
پای تخته : "قتلگاه"
گذشتن ازکنار ناظم : "عبور ازمیدان مین"
امتحان : "آتش در خرمن"
دفتر مدرسه : "بازداشت گاه"
دوباره داره مهر میاد...
. . .
چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید که آخرین امتحان رو تموم کردید و برگه رو دادید به مراقب و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه و واسه تابستون نقشه میکشید و هزارتا رویا …
هووووووووووی عمو کجایی ؟برو مدرست دیر نشهツ
دیشب یهو دلم کودتا کرد...
تورو میخواست...
سرم رو کردم زیر بالش اروم دلم گفتم:
خفشوووو ...!!
دوره دموکراسی گذشته میزنم لهت میکنما!!!
اخه دل ادمم اینقد پرررو؟؟؟
دلم دلای قدیم!!!
. . . . . .
سلام بچه ها ببخشید به خاطر تاخیرم !!!
دلم برا همتون تنگ شده بود
آبجی فاطمه از شبگرد کوچه ی دل یه سوال؟؟؟؟
قسمت نظرای وبتو برداشتی که من میام تو نمیتونم نظر بدم؟؟؟؟
اگه اینو دیدی حتما جواب بده
پیشونی بندها رو با وسواس زیرو رو میکرد...
پرسیدم : دنبال چی میگردی؟
گفت : سربند یــــــــازهـرا !
گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟
گفت : نه...! آخه من مادر ندارم...
شادی روح مادرای از دست رفته صلوات...
ديگر نه شلوار پاره ها نشانه ي فقر است
نه سكوت علامت رضايت
دنياي غريبيست ارزشها عوض شده اند
و عوضي ها بــــــــــــــا ارزش...
ϰ-†нêmê§ |